آنگاه با ضربه ى چاقو به قلب، او را به قتل رساند از اين رو, شامل هر لغزش و گناهى نمى شود
» حر عاملي ، 1413، ص 244 به ظاهر اين حديث و روايات مشابه آن، دلالت دارد كه توبة شاهد دروغگو كه استحقاق تعزير دارد، از جهاتي مانند توبه قاذف بوده و پس از توبه چونان قذف كننده شهادت وي پذيرفته است توبه و سقوط تعزير از ديدگاه فقهاي عامه تعزير اگر از حقوق الهي باشد همة فقيهان عامه آن را مسقط تعزير ميدانند و اگر از حقوق مردم باشد با توبه از بين نميرود

القتل تعزير خاطفة الدمام مقتل خاطفة الدمام اعدام خاطفة الدمام معنى القتل تعزيرا

كسانى كه اين عنوان را توسعه داده اند, برخلاف سياق ادله كه سخن درباره حقوق اجتماعى است, عمل كرده و به همين دليل, در بحث تعداد تعزيرها گفته اند مقدار آن بايد با تناسب حد تعيين شده باشد.

افضل محامي جنائي في الرياض
ويقام بحسب اجتهاد الإمام بما يحقق المصلحة، ويدفع المفسدة، سواء كان على ترك الطاعات، أو على فعل المحرمات، وسواء كان حقاً لله كاستمتاع لا حد فيه، وسرقة لا قطع فيها، أو كان حقاً للآدمي كجناية لا قود فيها، لكن ما ورد به النص من التعزير فلابد من تنفيذه، ومن ارتكب جناية لا حد فيها، ثم جاء تائباً نادماً فإنه لا يعزر
التعزير، احكامه و حدوده
مجمع الفائدة و البرهان, ج7, ص
فصل: أنواع العقوبات التعزيرية:
گفتار دوم- تعزير در اصطلاح فقه مرحوم محقق اول در کتاب شرايع الاسلام مي فرمايد:« کل ماله عقوبه مقدره يسمي حدا و ما ليس کذالک يسمي تعزيرا» يعني هر عقوبت و مجازاتي که در شرع اندازه معيني داشته باشد حد است و آن مجازاتي که اين گونه نباشد از نوع تعزير خواهد بود
فصل ششم ـ تكرار جرم ماده 136 ـ هرگاه كسي سه بار مرتكب يك نوع جرم موجب حد شود و هر بار حد آن جرم بر او جاري گردد، حد وي در مرتبه چهارم اعدام است برخي از فقيهان معاصر نيز بر اين نظرند كه توبه مطلقاً مسقط تعزير است، ايشان با بيان سه مقدمه بر اين مدعا استدلال ميكنند: 1- تعزير به معناي «منع» و بازداشتن است؛ منع و بازداشتن از گناه
ماده 306 ـ جنايت عمدي بر جنين، هر چند پس از حلول روح باشد، موجب قصاص نيست مبانى تكمله المنهاج, ج1, صص 337 و

فتاوای آیت الله العظمی سبحانی (مدظله)

پيش از طرح فقيهان شيعه, علماى اهل سنّت, تعزير بر معاصى را مطرح كردند و گفتند در جايى كه حد تعيين نشده, ولى امر و قاضى مى تواند به حسب مصلحت و مادون حد, تعزير كند و اين مسئله را دسته بندى كردند.

تسبيب وحكم: دعوى تعزير
يكى, كار امير مؤمنان على ع كه در دليل چهارم ذكر شد است; دليل دوم, مسئله اهتمام به حفظ نظام مادى و معنوى و اجراى احكام در مجارى خود در فرهنگ اسلامى است كه مى گويد: و من الطبيعى ان هذا يقنصى ان يعزر الحاكم كل من خالف النظام
فتاوای آیت الله العظمی سبحانی (مدظله)
در روايات نيز تعزير به اين معنا نيامده است
فصل: أنواع العقوبات التعزيرية:
ماده 316 ـ مقام قضايي موظف است در صورت استناد به قسامه، قرائن و امارات موجب لوث را در حكم خود ذكر كند